ابزار های شکنجه در قرون وسطی
چهار میخ
این وسیله علاوه بر این که میتواند یک وسیله شکنجه مفید و مؤثر باشد، میتواند به
عنوان مسابقه «بکش بکش» هم مورد استفاده قرار بگیرد. روی این شبه تخت، 4 دست و پا
را میبستند و با 4 اهرم که هر کدام دو به دو و به صورت ضربدری به یک سمت حرکت میکردند،
آنها را میکشیدند.
بسته به سرتق بودن طرف، میزان کشیدگی این اهرمها بیشتر و بیشتر میشد تا بالأخره
از یک جایی، بدن طرف شروع به شکاف و پارگی کند. اسم خاص این دستگاه Rack است که معنیاش میشد به شدت کشیدن و
عذاب دادن.
این سیستم هیجان انگیز از
پرطرفدارترین ابزار شکنجههای کششی در اروپای 500 سال قبل بود و آدمهای معروفی با
آن توفیق سفر به آن دنیا را پیدا کرده اند. ویلیام والاس، (جنگجوی ایرلندی
که فیلمش را هم دیده ایم _ همان فیلم «شجاع دل» که مل گیبسون والاس
بود) _ یا جان کوچولو، رفیق رابین هود_ همان خرس گنده کارتون رابین هود _
از معروفترین قربانیان این وسیله بوده اند.
روش شکنجه کفار در صدر اسلام هم نسخه بدوی همین چهار میخ بود که به جای اهرم،
اعمال فشار به صورت دستی انجام میشد. سمیه مادر عمار یاسر و اولین زن شهید
در اسلام به همین روش شهید شد.
صندلی یهودا
نوع
دیگری از روشهای شکنجه، «صندلی تفتیش عقاید»
است
که گلاب به رویتان خیلی نمیشود درباره نحوه عملکردش شرح و توضیح مفصلی داد. نحوه
کار به این شکل بوده که فقط گردن، دستها و پاهای متهم را با طناب به سقف میبستند.
این
صندلی در آلمان و اسپانیا کاربرد داشته و ظاهرا ً آدمهای خوش ذوق به آن «اسب
چوبی» هم
میگفته اند. اما در انگلیس نوع دیگری از اسب چوبی وجود داشته که در آن، طرف را به
جای مرکز ثقل نقطهای، سوار مرکز ثقل خطی میکرده اند. در حالی که به پاهایش هم
وزنه بسته بودند تا ورزش بکند و اجدادش جلوی چشمانش تردد نمایند.
چکمه
آهنی
این
سیستم خوراک ترکاندن و خرد کردن استخوانهای پاست.
این
روش به خاطر این که در اسپانیا طرفدار داشت به چکمه اسپانیایی هم معروف بود.
جفت
پای طرف را تا زانو در یک چکمه آهنی که با پیچ قابلیت تنظیم داشت، میکردند و از
بالا هم با تختههای چوب گوه شکل بین زانوها فاصله میانداختند، بعد همزمان چوبها
را با چکش از بالا بین زانوها میچسباندند و از پایین هم چکمه را سفت میکردند.
این طوری زانوها خرد شده و مچ و انگشتهای پا هم بر اثر فشار درب و داغان میشود و
پرونده راه رفتن متهم در آینده، میرفت قاتی باقالیها.
این
روش در دکان رماننویسها حسابی طرفدار پیدا کرده و در «مرشد و مارگاریتا»
(میخائیل بولگاف) و «گوژ پشت نتردام»
(ویکتورهوگو) به آن پرداخته شده است.
پنجه گربه
به
این وسیله هیجان انگیز، «قلقلک اسپانیایی»
(Spanish tickler) هم میگویند؛ در حالی که ما وجه تسمیه
ماجرا را نمیدانیم. احتمالا ً خود کسی هم که این اسم را روی این وسیله گذاشته،
گیر آن نیفتاده تا این بامزه بازیها یادش برود. این دستگاه فلزی که در اسپانیای
قرون وسطی طرفدار داشته، چنگالهای تیز و بلندی داشت و ابعاد و فاصله سر چنگالها
از هم طوری بود که شکنجه گر محترم برای کندن ماهیچهها و پوست زیاد اذیت نشود و
البته استخوانها و رگهای اصلی را هم با آنها نکند تا طرف برای فازهای بعدی شکنجه
جان داشته باشد. البته لازم به توضیح نیست که برای استفاده بهینه از این شکنجه،
طرف را میبستند به صندلی تا زیاد وول نخورد
ما سنا و هدیه(دانش آموزهای دبیرستان فرزانگان سنندج) سعی میکنیم از همه چیز یعنی مطالب علمی گرفته تا خبرای دست اول رو براتون بذاریم.اما اگه بدون نظر برین بیرون دلخور میشیم.اما لطفا تا جایی که ممکنه نظر خصوصی نذارین.